درهم نوشت+ عکسهای به جا مونده از پاییز
دوباره این ویروسها اومدن سراغت. اینبار اما زورشون زیادتر از تو بود و نتونستی مقاومت کنی کوچولوئک.تب کردی و صدات گرفت و گلوت عفونت کرد. حتی برای اولین بار هم گوش درد گرفتی. دکتر گفت گوشت التهاب پیدا کرده ولی جای نگرانی نیست. حالا باید دوباره این داروهای بدمزه رو بخوری ولی هیچی نمیگی. اصلا سر دارو خوردن اذیت نمیکنی با اینکه یکی دوتا از شربتهات تلخه ولی باز هم چیزی نمیگی.با تمام ناراحتی که از چشمات موج میزنه میخوری و بعدش میگی دستت درد نکنه مامان جون. و من میمونم که جوابی بهت بدم که تو باز میگی مامان پس بگو نوش جان دیگه! نوش جان!!! با هر بار دارو خوردن میگی مامان گیده خوب شدم،قوی شدم . امروز متوجه شدی که توی فریزر بستنی داریم.وقتی بهت گفت...